اغلب بيماران مبتلا به کمردرد از اين نوع کمردرد مي ترسند درحالي که اين بيماري در اغلب موارد خوش خيم است و نيازي به جراحي نمي يابد. در اين نوع بيماري، معمولأ بيمار مدتها از کمردرد شاکي بوده است و سپس در اثر بلند کردن جسمي سنگين يا هول دادن آن، درد به يکباره به اندام تحتاني يک طرف انتشار مي يابد و بعد از اين، درد پا مشکل اصلي بيمار مي شود و از شدت درد کمر به ميزان قابل توجهي کاسته مي شود. درد معمولأ به زير زانو انتشار مي يابد (سياتيکا) و ممکن است با علايم عصبي مانند گزگز و مورمور در ناحيه انگشتان يا ضعف در قدرت عضلات پا نيز همراه باشد (شکل 1).
شکل شماره 1- در بيماري ديسک کمر (سياتيک) درد در مسير عصب سياتيک به اندام تحتاني يکطرف انتشار مي يابد به طوري که معمولأ بيمار با شکايت اندام مراجعه مي کند ولي بايد بداند که مشکل اصلي در ناحيه کمري است.
تشخيص هرني ديسکال کمري باليني است. بيماري که درد کمر داشته است و مدتي است که درد تا نواحي پايين اندام تحتاني يک طرف انتشار مي يابد و همراه با علايم عصبي باشد، معمولأ مبتلا به سياتيکا شده است. شايعترين علت سياتيکا (درد و شکايت در مسير عصب سياتيک) هرني ديسکال کمري است البته به ياد داشته باشيم که در موارد نادري (5 تا 10% موارد) ممکن است علت سياتيکا، موارد غير ديسک باشد که از اين موارد مي توان به تومر هاي مهره، کيست سينويال مفصل فاست، تروما و ... اشاره نمود.
در ابتداي سير بيماري و زماني که هنوز اختلال عصبي قابل توجهي براي بيمار بوجود نيامده باشد، نيازي به MRI نداريم. بسياري از بيماران در ابتداي سير بيماري، اصرار فراوان به انجام MRI دارند و گمان مي کنند با انجام آن به تشخيص و درمان خود کمک بهتري کرده اند. حتي در جوامع پيشرفته نيز در موارد کمر درد حاد و هرني ديسک حاد کمري، MRI فوري انجام نمي دهند و علت آن اين است که MRI در افراد طبيعي نيز تا 30% موارد، يک يافته اتفاقي غير معمول را نشان مي دهد که در بسياري از بيماران باعث نگراني و تشويش خاطر مي شود و چه بسا توسط افراد ناوارد، تفسير هاي نامناسب انجام شود و حتي به اعمال جراحي غير ضروري نيز ختم شود. بنابراين توصيه موکد مي شود که نياز به انجام MRI را بر عهده پزشک معالج خود بگذاريد.
نقش MRI در هرني ديسکال کمري، تأييد تشخيص باليني است و در مواردي که بيمار به 6 هفته درمان طبي اوليه پاسخ مناسب ندهد، اختلال عصبي وي تشديد شده باشد، درد مقاوم به درمان طبي اوليه داشته باشد و يا به ساير علل کمردرد (مانند تروما يا تومر يا ...) شک داشته باشيم لازم است انجام شود. هيچگاه تصاوير ديسک در MRI بر تصميم پزشک به جراحي تأثير نمي گذارد و بنابراين در انجام آن عجله اي نيست.
جاي خوشبختي است که 90-80% موارد هرني ديسکال کمري خود به خود در عرض مدت کمتر از 6 هفته بهبود مي بايند و براي همين نيز تمامي مولفين در برخورد اوليه با بيمار مبتلا به هرني ديسکال کمري، ابتدا 6 هفته درمان نگهدارنده را توصيه مي کنند و معتقدند که پزشک نبايد بيمار مبتلا به هرني حاد ديسکال کمري را به طور اورژانس تحت عمل جراحي قرار دهد (مگر موارد نادري که همراه با اختلال در کنترل ادرار و مدفوع باشد يا براي بيمار ضعف حرکتي قابل توجه پيش آمده باشد).
بيمار بايد بداند که درمان جراحي هرني ديسکال، در مواردي که ضرورت داشته باشد با نتايج باليني خوبي همراه است و امروزه با برش هاي کوچک و در مواردي با استفاده از ليزر و با حداقل مدت بستري به راحتي قابل انجام است. شايعترين عارضه اين عمل جراحي، عود آن است که در مواردي حتي تا 18% نيز گزارش شده است و ممکن است ماه ها يا سالها بعد در همان ديسک جراحي شده يا در ساير ديسک هاي کمر رخ دهد.